به گزارش خبرنگار مهر، چهاردهمین جلد از مجموعه «تاریخ ترسناک» با عنوان «سدههای میانی مصیبتبار» نوشته تری دیری بهتازگی با ترجمه پیمان اسماعیلیان توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کتابهای این مجموعه به قلم تری دیری نوشته شدهاند اما مترجمان مختلفی آنها را به فارسی برگرداندهاند. تصویرگری کتابها هم توسط طراحان مختلف انجام شده است. فرمانروایان فرومایه، رومیهای بیرحم، امپراتوری بیخرد بریتانیا، آمریکا، جنگ وحشتناک جهانی دوم، انقلابهای پرهیاهو، انقلابهای فرانسه، امپراتوری بیخرد بریتانیا و جنگ فجیع جهانی اول، سلحشوران سیاه و دژهای دودزده، عصر حجر پر خطر، یونانیان یگانه، مصریهای معرکه عناوین ۱۳ کتابی هستند که پیش از این در قالب این مجموعه چاپ شدهاند.
شعار خندهدار و طنز کتابهای مجموعه «تاریخ ترسناک» این است که «تاریخ هرگز اینچنین ترسناک نبوده است!» حالا در جلد چهاردهم، قرار است تاریخ با تکههای زشت جاافتادهاش بررسی، و در باره قرون وسطی برای بچهها صحبت شود. بچههایی که این کتاب را به دست گرفتهاند به روزگار طاعون، جنگ و شکنجه در اروپا میروند؛ دورانیکه زنان کلاههای بلند نوکتیز سر میکردند و دهقانان هم بدجور بیاعصاب و شورشی بودند.
نویسنده این کتاب سعی کرده حقایق حقارتبار اروپای قرون وسطی را با شوخی و طنز برای نوجوانان توضیح دهد و آنها را به تماشای تصاویر ترسناک آندوران بنشاند؛ نمایشی مرگبار با حضور سلحشوران گردنکلفت، دهقانهای جانبرکف و بچهرعیتهای بختبرگشته. بهاینترتیب، مخاطب کتاب خواهد فهمید دلقکهای درباری چه لطیفههایی تعریف میکردهاند یا چرا مردم قرون وسطی، پرهای پشت مرغها را میکندهاند. و یا شیره ده ساله به درد چه کاری میخورده است!
بخشهای مختلف کتاب پیشرو، بهترتیب عبارتاند از: مقدمه، وقایعنگاری، نورمنهای ناکس، تیولداران تنبل، مرضهای موحش، سلحشوران سربههوا، انژِوینهای اعصاب خردکن، خوراک خراب، لَنکسترهای لچر، زندگی ذلتبار زنان، کودکان ناکام، سدههای میانی سرگیجهآور، مذهب منحرف، سخن آخر.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
۴. برادران دوفُلویل در امر دزدی و باجگیری ید طولایی داشتند. اما همین که یوستس دوفلویل برای جنگ، زیر پرچم پادشاه به ارتش ملحق شد تمام جنایتهاش مورد عفو قرار گرفتند. برادر ریچارد کشیش بود. یک مجری قانون دنبال ریچاردِ خرپول افتاد و کشیش دستکج هم خودش را داخل کلیسایی انداخت و درخواست پناهندگی کرد. («تاوقتی تو کلیسا باشم هیچ کی نمیتونه بهم دست بزنه.») مامور قواعد پناهندگی را زیر پا گذاشت و ریچارد را خِرکش بیرون کشید و همان جا سرش را برید. دستخوش این مامور را برای موفقیتش چگونه دادند؟
۵. سِر راجر سویی نِرتُن از استافوردشایر متهم به قتل شد. چند شاهد دیده بودند که قتل کار او بوده. اما سِر راجر را آزاد کردند تا به روستای سویینِرتُن برگردد که جنایت آنجا رخ داده بود. سِر راجر چه کرد؟
۶. هنری دوم از دست اسقف اعظم کانتربری، تامس اَ بِکِت جانش به لب رسیده بود و گفت که میخواهد از شرّش خلاص شود. چهار نفر از سلحشورها تصور کردند اگر حساب بکت را برسند به هنری لطف کردهاند. آنها بکت را که در محرابش مچاله شده بود آنقدر کتک زدند تا مرد. هنری وحشت برش داشت چون تصور میکرد گناهش به گردن اوست. به عنوان تنبیه خودش به صحنه جنایت رفت و پابرهنه وارد کلیسای جامع شد و دعا خواند. چند راهب و کشیش شاهد این ماجرا بودند. آنها تنبیه پادشاه را چطور تکمیل کردند؟
این کتاب با ۱۳۶ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما